لینک جدید اشتراک

www.eshterak.info

‏نمایش پست‌ها با برچسب الیا تابش. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب الیا تابش. نمایش همه پست‌ها

۱۳۸۸/۷/۲

الیا تابش / سنگر آزادی و برابری آماده قیام است!

22سپتامبر

جمعه 27 شهریور،18 سپتامبر،مردم ایران به خیابانها آمدند. در مقابل دوربینهای خود جمهوری اسلامی و در یکی از روزهایی که برای رژیم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اهمیت هم در داخل ایران برای قدرتمند نشان دادن حکومت و هم برای وجهه بین المللی برای حکومتی که در راس اسلام سیاسی است. برای آنها که گمان میکردند همه چیز تمام شد و حکومت دوباره سر کار است و تثبیت شد و مردم هم سرکوب شدند،شوک بزرگی بود. علل الخصوص با وجود آمار بالای دستگیریها،شکنجه ،تجاوزها و ... یک بار دیگر مردم معترض نشان دادند که این خیزش توده ای ادامه همان اعتراضاتی است که اینجا و آنجا در عرصه های مختلف جامعه وجود داشت و سر کوتاه آمدن ندارد. در تظاهرات "روز قدس" تقابل آشکار نظام حاکم وآنچه مردم میخواهند در شعارها آنقدر واضح بود که رسانه های جمعی رژیم مجبور شدند از آن صحبت کنند. نکته دیگر حضورپررنگ دانشجویان در شهرهای مختلف بود، علی رغم اینکه در اعتراضات اخیر به شدت سرکوب شدند اما نشان دادند که در صحنه هستند و این صدایی نیست که با احضار،تهدید،کمیته انضباطی ،ستاره دار شدن،شکنجه و ... خاموش شود.

دانشگاهها در ایران یکی از صحنه های تعیین کننده مبارزه جامعه با حکومت است. وسعت وگستردگی مقدمات سرکوبی که رژیم در آستانه شروع سال تحصیلی تدارک میبیند گویای درجه اهمیت و حساسیت نسبت به این مسئله هست. بازگشایی کلاسها برای جمهوری اسلامی یعنی باز شدن سنگر دیگری از جبهه نبرد مردم جامعه با حکومت. نبردی که سالهاست ادامه دارد و این بار به گفته خود حکومتی ها به راحتی تمام نخواهد شد! امسال هم شاهد انواع و اقسام تهدیدها و برخوردها در آستانه سال جدید تحصیلی بودیم. چند هفته پیش یکی ازفرماندهان سپاه تهران درنشستی که میان مسئولین و اعضای شورای بسیج دانشگاه‌های استان تهران برگزار شد، ضمن اشاره به اینکه حوادث كوی دانشگاه فرآیندی بوده است كه از جریان كوی دانشگاه 78 به این مرحله رسیده است، به واکنش احتمالی دانشجویان دانشگاه های مختلف همزمان با بازگشائی دانشگاه ها اشاره کرد!
در حالیکه هفته های گذشته شاهد زمزمه تعطیل بودن ترم اول دانشگاهها بودیم ،برگزاری چنین جلساتی و شنیدن این حرفها چندان عجیب به نظر نمی آید. هر چند که با اوضاع و شرایطی که جامعه ایران درماههای گذشته پشت سر گذاشت عملا در فصل تعطیلات هم دانشگاهها تعطیل نبودند و همگام و پا به پای اعتراضات مردم روزهای پر تلاطمی را سپری کردند. حتی صحبت از تعطیلی موقت و"انقلاب(سرکوب ) فرهنگی دوم" کردند.

امسال اما بازگشایی دانشگاهها بعد از اعتراضات اخیر و مخصوصا همین چند روزگذشته فضای ملتهبی را رغم میزند که هر لحظه در آن انتظار انفجار میرود. باید در هرچه رادیکال تر کردن فضای حاکم بر دانشگاهها کوشید و در دانشگاه ها هم همانند جامعه خواهان آزادی تمام زندانیان سیاسی شد. دانشگاه یک بار دیگر باید به میدان بیاید و نشان دهد که مطالباتش از مطابات سایر بخشهای جامعه جدا نیست. امسال دیگر نباید جداسازی جنسی را در هیچ دانشگاهی پذیرفت. تمامی دار و دسته های سرکوب رژیم را باید از دانشگاه بیرون انداخت. هر روزی که دانشگاه باز باشد و کلاسها بر قرارشد، بایستی روز اعتراض همگانی و توده ای دانشجویان باشد. همانگونه که جامعه هم نشان داد نباید اجازه داد که لحظه ای حتی به نظر بیاید که اوضاع آرام شده و کنترل اوضاع بدست رژیم است.

و نکته آخر اینکه هر اتفاقی در روزهای آینده در دانشگاهها رخ دهد یک مسئله اساسی این است که باید این صف را به بیرون از دانشگاه،به خیابانها و به میان مردم کشید. مردمی که اکنون مانند بمبی در حال انفجار منتظر چاشنی بر افروخته ای هستند. دانشگاه باید پرچم آزادیخواهی و برابری طلبی را بدست بگیرد و پیشاروی این خیل عظیم منزجر ازحکومت 30 ساله جنایتکاران زنگ مرگ این رژیم را باز هم به صدا در آورد.
[ 1 نظرات] [ادامه مطلب ...]

۱۳۸۸/۴/۶

الیا تابش / انقلاب بی حجاب

این روزها آنچنان روند اتفاقات سریع و رو به جلو است که هر مطلبی و موضوعی که بازمیشود به سرعت از زمانش میگذرد و از فاز قبلی وارد فاز بعدی میشویم. فازی که به نوعی حرفهای قبلی درعین درست بودن زمان خودش را از دست میدهد وپشت سرگذاشته میشود. نه به این مفهوم که درست یا سرخط نیست، بلکه پله جدیدی باز میشود و اگر بخواهید مطابق اتفاقات باشید باید سریع از پله ها بالا بروید.
همانگونه که انتظار میرفت اوضاع و شرایط دراین چند روز گذشته به اندازه چندین ماه تغییر کرد وبرای مردم به اندازه چند ماه مبارزه تجربه داشت و گامهای بسیار بزرگی به جلو رفت. این یکی از خصوصیات اصلی انقلاب است. انقلاب است که وقتی به جریان می افتد مانند سیلی عظیم تمام آنچه روبرو دارد را با خودجابجا میکند. به روند این مبارزات که نگاه کنید مسیری است که هر چه رو به جلوآمده رادیکال تر شده است.درطی این چند روز مردم قدرت خود را در خیابانها و تاثیراین قدرت را درصحنه مبارزه دیدند. این مشاهدات و هرچه از اینجا به بعد اتفاق بیفتند قسمتی از تاریخی است که فراموش نخواهد شد. اما دیدن این قدرت و در صحنه بودن، یک تصویرکلی و واقعی از جامعه معترض به خودش داد. این تصویرزمینه وعرصه را برای ادامه مبارزات وبیشتر وارد عمل شدن به وجود آورد. تحولات چند روز گذشته حتی کسانی را که اعتراضات جامعه و پتانسیل موجود در آن و خواسته های واقعی آن را نمیدیدند را هم پشت این مبارزات آورد.
در ده روزگذشته درشهرهای مختلف و خصوصا درتهران کشمکش میان نیروهای سرکوب و مردم وجود داشت. درجاهایی مردم توانستند مزدوران رژیم را وادار به عقب نشینی کنند. از تصرف کردن و به آتش کشیدن تعدادی از پایگاههای نیروی انتظامی،بسیج وکلانتری تا شناسایی کردن مزدوران و ..... رژیم هم بی کار ننشسته و با این حرکت مقابله کرده. هر چند در دد مننشی و وحشیگری این نظام شکی نیست اما محتاطانه عمل کرده است. درعین اینکه دراین روزهایی که گذشت نیروهای رژیم به روی مردم گلوله گشودند ومتاسفانه دهها نفر کشته شدند و تعداد زیادی زخمی شدند و آسیب دیدند اما هنوز این جنایتکاران جرات نکرده با تمام نیرو به سرکوب این موج اعتراض بپردازد. یکی از دلایل این مسئله وجود تشتط و عدم یکپارچگی در میان دار و دسته های حکومتی و نیروهای سرکوب و ارتش است. اما دلیل مهمتر حضور توده ای و وسیع مردم درخیابانها است. حضوری که درروزهای اخیر میلیونی شد. حضوری که اگرچه در روزهای اول سرمسئله انتخابات شروع شد و رنگ و بوی اعتراض به این مسئله را داشت اما هر چه جلوتر آمد آزادیخواهی و انسانیتش پر رنگ تر شد و در طی این مسیر خواسته هایش عمیق تر،پایه ای تر واساسی تر شد و مردم برای رسیدن به آزادی و حقوق پایه ای خودشان با عزمی جزم به خیابانها آمدند.
زنگ مرگ این جانیان به صدا درآمده و هرروزه قوی ترمیشود. انعکاس این اعتراضات حتی درخارج ازکشورهم وجود داشت. آکسیونها ،تظاهرات و مراسم های زیادی در بسیاری از کشورهای دنیا برگزارشد و همچنان ادامه دارد. تعداد زیادی ازمردم و احزاب و گروهها حمایت خود را از اعتراضات جاری درایران نشان دادند و سرکوبها و برخورد وحشیانه جمهوری اسلامی را محکوم کردند. ازدولتها خواستند حمایت خود را ابرازکنند وجمهوری اسلامی را محکوم کنند. با کیس مشخص ندا ابعاد این انعکاسات بیشتراز قبل جهانی شد. به نوعی سمبلی برای اعتراض و نه مردم به این حکومت شد و توجه افکارعمومی دنیا را به سمت تحولات و انقلابی که در خیابانها ی ایران در جریان است جلب کرد.به نوعی میتوان گفت مردم و ایرانیان را با خشم بیشتربه عرصه اعتراضات آورد وپرشورتربه واکنش و اعتراض واداشت که توضیحش مفصل است و اینجا تا همین حد بسنده میکنم.
در قسمت آخر به ذکرچند نکته میپردازم. همانطور که تا به حال شاهد بوده ایم در این اعتراضات اقشار مختلف جامعه حضور داشته اند. زن و مرد و پیر وجوان. ازمعلم و استاد تا دانشجو و پرستار و دکتر و ..... اما حضورقشر جوان وزنان در این اعتراضات برجسته و ویژه بود. ویژگی که به نوعی میتوان گفت در تمام اعتراضات وجه مشترک بوده است. جوانهایی که مادران و پدرشان سالهای قبل انقلاب را سازمان دادند وحالا درکنار آنها ایستاده اند و باهم انقلابی دیگر را رقم میزنند. جوانانی که درصد بالایی از جمعیت آن جامعه هستند. نسلی که این روزها با شجاعت و جسارت به خیابانها آمده است و سر کوتاه آمدن ندارد. نسلی که سی سال سرکوب و ارعاب نتوانسته خاموشش کند. خواهان فرهنگ و تمدن غرب و اروپا است وامروز به کمتر از آنچه درغرب و اروپا هست رضایت نمیدهد و حتی طالب بیش از آن است. نسلی که هیچ قسمت از فرهنگ اسلامی و عقب مانده این حکومت را نمیخواهد. نه غم و عزا ، نه حجاب و آپارتاید جنسی اش را نمیخواهد. سنگسار،شلاق،اعدام،شکنجه و هیچ بخش قوانین ارتجاعی وضد بشری این حکومت را نمیخواهد. ازبالا تا پائینش را قبول ندارد، نه اخلاقیاتش، نه فرهنگش، نه اقتصادش و نه سیاستش!
و اما زنان. زنانی که چندین سال است تحت یکی ازضد زن ترین قوانین ، موجود درجه چندم به حساب آمده اند و حق تصمیم برای پیش پا افتاده ترین مسائل روزانه شان را نداشته اند. از شرکت در مسابقات تا حق اشتغال و طلاق. زنانی که حجاب این زندان سیار را بایست درخیابان و ورزش و مدرسه و محل کار به سرکنند. هرچند که هرجا که توانسته اند تا امروزدرمقابل این مسئله ایستاده اند و تا همین جا نگه داشتن موی زنان زیرحجاب برای جمهوری اسلامی یکی از بزرگترین دغدغه هایش بوده است. زنان که نیمی از آن جامعه را تشکیل میدهند درتمام این سالها برای حقوقشان جنگیده اند و نشان داده اند که سر کوتاه آمدن ندارند. هرمبارزه ای که این اواخر درآن جامعه وجود داشته یک پایه اصلی اش زنان بوده اند و نشان داده اند که نمیگذارند حذف شان کرد و بی سر و صدا به زیر روسری ها راندشان.
دقیقا به دلیل اینکه این زنان ، جوانان و همه مردم سی سال است این حکومت با همه زیر و بم اش را تجربه کرده اند دیگرراضی به بخشی از آن نیستند و خواهان برچیده شدنش هستند. به قول دوستی " موسوی بهانه است،کل رژیم نشانه است". اگرامکانش بود با فرهنگ نوحه ومسجد، با روسری و باتوم ، با سنگسار و اعدام ، با سانسور و قتل و شکنجه به جایی رسید خود جمهوری اسلامی بهترین نماینده اش بود. مردم به میدان آمده اند و به قول یکی از بینندگان کانال جدید کل این قطار با تمام واگنهایش را باید واژگون کرد. این آخرین پله برای مبارزات و اعتراضات و برای انقلاب است. راه پیش و پسی وجود ندارد. این نبرد آخر است.
زنان بایست همانگونه که تا به حال وسیعا حضورداشته اند از این به بعد هم بارزتر ازهمیشه به میدان بیایند و حجاب ، این سمبل سرکوب زنان توسط جمهوری اسلامی را دور بیندازند. نشان دهند که "ندا" را سمبل نه خودشان به این حکومت ضد زن خواهند کرد. همانطور که خانواده اش هم گفته اند او خواهان آزادی بود . نه این یا آن باند جنایتکار. بایست کنترل محله ها را به دست گرفت و صف حجاب و جداسازی جنسی را شکست. بدون حجاب ودست دردست هم زن ومرد مقابل مزدوران جمهوری اسلامی بایستیم و اجازه ندهیم به هیچ کسی تعرض کنند. جوانان نیز میبایست در این نبرد کنار زنان نوک پیکان این اعتراضات قرار بگیرند و سعی کنند این مبارزات را هرچه بیشتر رادیکال تر کنند. نه به کلیت این رژیم بگویند. فازها و مراحل جدیدی در راه است. باید مراقب بود و اجازه نداد در هیچ مرحله ای مسیر انقلاب ما را منحرف کنند و نتیجه تمام این روزهای مبارزه و همه کسانی که قربانی شدند را بسوزانند.
ما این بار نه تنها به جمهوری اسلامی" نه" خواهیم گفت بلکه این بار خواهیم گفت که به جای این نه چه میخواهیم. نمیگذاریم با توهم و گمراه کردن و ازسر اشتباه یا بی اطلاعی مبارزات ما را به انحراف بکشانند. جوانان،زنان اکنون زمان این است که زیر پرچم این حزب خواهان جامعه ای آزاد ،برابر و انسانی شویم . لیاقت و ارزش ما کمتر از این نیست و بایست نشان دهیم که به کمتراز این رضایت نخواهیم داد.
به امید پیروزی انقلاب و برقراری سوسیالیزم در ایران

23 ژوئن 2009
[ 0 نظرات] [ادامه مطلب ...]
 

Copyright © 2009 www.eshterak.net