در تظاهراتهاى اخير ايران و خارج در "روز قدس" اين ماجرا بنوعى ديگر تکرار شد. شعار کليدى ناسيوناليسم نژادپرست اينبار "نه غزه٬ نه لبنان٬ جانم فداى ايران" بود. همان جناح چپ ناسيوناليسم که امروز اشتباها شعار "آزادى و برابرى" دستش ميگيرد٬ در غوغاى اين شعار فاشيستى در استکهلم غرق و گم شده بود. قابل تشخيص نبود که همين شعار را تکرار ميکند يا نه؟ بيچاره مردم و کودکان بيدفاع و گرسنه غزه و لبنان که از يکسو قربانى تروريسم اسلامى و تروريسم دولتى است و از سوى ديگر ناسيوناليسم نژاد پرست عليه شان دادگاه خيابانى برگزار ميکند. اينبار نيز امثال داريوش همايون و سلطنت طلبان که در دوران جنگ غزه رسما شارونيست بودند٬ سر دادن شعار "نه غزه٬ نه لبنان٬ جانم فداى ايران" در تظاهراتها را "چرخش مردم بسوى ناسيوناليسم" ناميدند! معلوم نيست اگر مردم به سمت ناسيوناليسم چرخش کردند چرا خودشان به سمت اسلام موسوى و جمهورى اسلامى و "حفظ نظام" چرخش کردند؟ موسوى نژاد پرست شده يا همايون خمينى چى؟
اين البته تناقض اينها نيست٬ نان به نرخ روز خوردنى است که ارتجاع سياسى در آن استاد است. اين چهره واقعى ناسيوناليسم است که با زرورق "دمکرات و ليبرال" نميتوان نژاد پرستى اش را بزک کرد. از اين گذشته٬ مگر دمکراتها و ليبرالهاى ايرانى و ملى- اسلاميون اپوزيسيون کم نژاد پرست اند؟ مگر اينها عموما با "ايران ايران" سما نميروند؟ يکمورد ديگر کاسه داغ تر از آش شدن اين جماعت در ماجراى پرونده هسته اى جمهورى اسلامى است. روزى ميگويند احمدى نژاد کشور را در خطر قرار داده است و پيشنهاد مصالحه و مذاکره با آمريکا ميدهند. وقتى جمهورى اسلامى مصالحه و مذاکره ميکند٬ اينها ميگويند "منافع ملى" را زير پا گذاشته است و "ايرانى را تحقير کرده است"! ميگويند "ايران با اقتدار ظاهر نشد"! ناگهان در لباس وکيل و وزير دارالخلافه اسلام ظاهر ميشوند! معلوم ميشود مسئله اينها هيچکدام اينها نيست. مسئله اينست چه کسى در حکومت ابتکار زد و بند با دولتهاى غربى و خرج کردن از جيب کارگران را دارد و نه نفس موضوع مورد مجادله. اگر امور توسط جناح متبوعشان پيش رود اسمش "درايت و ديپلماسى معقول" است و اگر توسط جناح رقيب پيش رود اسمش "امتياز دادن" است! اين موضع مشترک دو جناح حکومت است. دوز ناسيوناليسم جنبش ملى اسلامى و موضع سياسى اش تابعى از اينست که "منافع ملى" را چه کسى تعريف ميکند. مشکل اين جماعت اينست که وقتى به جاده ناسيوناليسم ميزنند٬ بايد دنبال نژادپرست هاى ايرانى بيفتند. چون آنها علمدار اين خط اند.
ناسيوناليسم ايرانى ميرود که خود را در قالب يک ناسيوناليسم ميليتانت و ضد عرب و نژادپرست آريائى مسلک تجديد آرايش کند. اين جريان تلاش دارد به اعتراض واقعى مردم به هزينه کردن جمهورى اسلامى براى تروريسم اسلامى رنگ ناسيوناليسم نژاد پرست بزند. اين نژاد پرستى عريان البته بيش از همه ضد کمونيست و ضد اعتراض آزاديخواهانه و برابرى طلبانه است. بايد بحال کسانى تاسف خورد که دراين ماجرا به سياهى لشکر اين جماعت مرتجع تبديل شده اند. پاسخ ناسيوناليسم را تنها اعتراض راديکال کارگرى و انترناسيوناليسم ميتواند بدهد. کمونيسم کارگرى تنها واکسن موثر عليه ويروس ناسيوناليسم و نژادپرستى است. *
٧ اکتبر ٠٩
0 نظرات:
ارسال یک نظر
برای ارسال نظر : بعد از نوشتن نظرتان در انتخاب نمایه یک گزینه را انتخاب کنید در صورتی که نمیخواهید مشخصات تان درج شود " ناشناس" را انتخاب نموده و نظر را ارسال کنید در صورت مواجه شدن با پیغام خطا دوباره بر روی دکمه ارسال نظر کلیک کنید.
مطالبی که حاوی کلمات رکيک و توهين آمیز باشد درج نميشوند.