لینک جدید اشتراک

www.eshterak.info

۱۳۸۸/۶/۲

شمه صلواتی / از دشت های وسیع ( شعر )

خوب میدانم

که سروده وشعرراچاره ای نیست.

بدان گونه که بایدگفت

گفتندقبل ازما


برای سردادن شعری -

تازه ترازخودما

گفتن ونوشتن

به قدمت نسل ها

واینک

امروزما

به کدام سو،به کدامین راه ؟


زاده شدۀ کوهستان پرازبرفم من

آنجاکه چشمه های آلوده به خون دارد

آنجاکه بیابانش میدان تاخت وتاز دشمنان است

وبدان گونه تاختنی که مومنان خداگفته اند

وبدان گونه کشتندکه خواست خدا بود.


آه دوست من

ازدشت های وسیع

ازجنگل بدون نور

از میان تابوها ودود

ازسرخ ترین خط مقدس

باقصه ای تازه ازعشق آمده ام

تاانسان بودن را

تاانسان ماندن را

بشارت دهم.


من اینک بیدارم

به دنبال واژه ها

واژه های تازه

تابابیانی ساده

شکنجه،تجاوزجنسی واعدام رابه تصویرکشم.


آه دوست من

هیچ میدانی

هیچ به دیده دیده ای

دشتستانی که چشمه های آلوده به خون دارد

هیچ دیدی خیابانی نقاشی شده باخون

سنگفرش خیابان هارامیگویم

خیابان ندا

باخون نقاشی شد

وجهان رابه تماشاطلبید .

سهراب راهم نقاشی کرد

وپیام انقلاب رانوشت

من دیدم

وشعرفرداراساختم.


آه دوست من

نه،ممکن نیست انسان بودو

عاشق نشد

نه،ممکن نیست انسان بودو

فریاد زنده بودن راسرنداد.


عجایب دنیایی ست

آرام صدائی که ازخون حذرداشت

درگلوخفته وندایی سرنداد.


درآن دیاری که به جای آب خون جاریست

قلم شکسته و

درحیرتم من

که شمع زیستن کجاست؟


آسمان شب و

خون به صدهاچون ندا

صاحب اندیشه کجاست؟


شمه صلواتی ‏2009‏/08‏/23

Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Delicious :: Digg :: Stumbleupon :: Furl :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed


0 نظرات:

ارسال یک نظر

برای ارسال نظر : بعد از نوشتن نظرتان در انتخاب نمایه یک گزینه را انتخاب کنید در صورتی که نمیخواهید مشخصات تان درج شود " ناشناس" را انتخاب نموده و نظر را ارسال کنید در صورت مواجه شدن با پیغام خطا دوباره بر روی دکمه ارسال نظر کلیک کنید.
مطالبی که حاوی کلمات رکيک و توهين آمیز باشد درج نميشوند.

 

Copyright © 2009 www.eshterak.net