نقدی بر مقاله ی مارکسیسم و اعدام
رفیق بهروز شادی مقدم، امسال نیز به مناسبت روز جهانی مبارزه علیه مجازات اعدام، با انتشار دوباره ی مقاله ی« مارکسیسم و اعدام» به دفاع مشروط از مجازات اعدام برخاسته است. وی بر این باور است که کمونیست ها ضمن آن که اصولا و بنا به عقاید شان مخالف مجازات اعدام هستند، اما « در مبارزه ی طبقاتی باید اولویت ها و تناقض ها را شناخت و برای پیشروی های بعدی از رومانتیسم انقلابی و احساساتی شدن های زودگذر فاصله گرفت. ما کمونیستیم و باید احیاگر بلشویسم باشیم. نباید تحت تاثیر فضا و جوسازی های روز قرار بگیریم و از روش ها و ابزارهایی که روزانه دشمنان بشریت بر علیه مردم استفاده می کنند و ما نیز در فردای مبارزه مان ممکن است به اَن ها متوسل شویم،دوری کنیم. مبارزه ی ما در آینده با زد و خورد ها و خونریزی هایی همراه خواهد بود. برای برتری بر دشمن و به سرانجام رساندن مبارزه ی طبقاتی و پیروزی سوسیالیسم اشکالی از مبارزه لازم است. اعدام شاید یکی از این شکل ها باشد.» نخستین خطای جدی و خطرناک رفیق شادی مقدم این است که می پندارد، کمونیست ها مجازند در صورت نیاز و ضرورت، از روش ها و ابزارهایی که روزانه دشمنان بشریت علیه مردم استفاده می کنند، آنان نیز از این روش ها و ابزارها علیه دشمنان بشریت استفاده کنند. می گویم این اندیشه خطرناک است زیرا بر پایه ی این درک می توان بنام طبقه ی کارگر و در دفاع از انقلاب سوسیالیستی هر جنایتی را توجیه کرد. شکنجه و تجاوز و پرونده سازی نیز از روش ها و ابزارهایی است که دشمنان بشریت علیه مردم از آن بهره می گیرند، بنابر منطق رفیق شادی مقدم، در صورت نیاز و ضرورت، کمونیست ها نیز می توانند از این ابزارها و روش های رایج برای سرکوب دشمنان بشریت بهره بگیرند. دومین خطای جدی و خطرناک رفیق شادی مقدم این است که می پندارد، اعدام شکلی از مبارزه ی سوسیالیستی است؛ و مهم تر آن که ممکن است اعدام، یکی از اشکال لازم به سرانجام رساندن مبارزه ی طبقاتی و پیروزی سوسیالیسم باشد. شاید هیچ عبارتی بهتر از این گفته ی مارکس، بیگانگی و تناقض درک رفیق شادی مقدم با اندیشه ی سوسیالیستی را آشکار نکند. مارکس در مقاله ی مجازات اعدام نوشته است: « این چه جامعه ی رقت انگیزیست که برای دفاع از خود جز جلاد وسیله ای نمی یابد و تازه بخود جرات میدهد از طریق صدای "روزنامه مهم جهان" اعلام کند خشونت وی٬ یک قانون طبیعی است !» در همین مقاله مارکس در فرازی دیگر می گوید: « اگر نگوییم غیر ممکن، بسیار دشوار است در جامعه ای که به متمدن بودن خود افتخار می کند، اصلی را مستقر کنند که بر اساس آن، برحق بودن یا ثمر بخش بودن حکم اعدام پذیرفته شود.» رفیق شادی مقدم نه فقط، برحق بودن و ثمر بخش بودن مجازات اعدام را در جامعه ی سوسیالیستی اعلام می کند، بل با ارتقای آن به شکلی از مبارزه ی سوسیالیستی، آن را تطهیر و تقدیس می کند.
رفیق شادی مقدم در بخشی دیگر از مقاله ی خود نوشته است: « لنین در بکارگیری متدها و روش های غیر متعارف که در اصل با آَرمان و عقاید کمونیسم مغایرت داشت،بنابه ضرورت مبارزه و اصل را بر اولویت نهادن ها،بدون هیچ گونه واهمه و ترسی عمل می کرد. نمونه ی دیگری که به مراتب از مساله ی اعدام مهمتر است،سرکوب قیام ملوانان کرونشتات در سال1921 بود. قیام کنندگان که خواسته های سیاسی و دموکراتیک داشتند، در شرایط حساس اَن سال ها می رفتند به مشکلی دیگر برای حکومت شوروی تبدیل شوند. لنین و بلشویک ها این قیام را سرکوب کردند و لنین از خود و دولت شوراها بخاطر این عمل به عنوان سرکوبگران یاد می کند.» در جای دیگر نیز می گوید:« تهدید بورژواها و دیگران از طرف لنین در اَن زمان خلق الساعه نبوده و قطعا او تیر باران و اعدام را همانند شکل و وسیله ای در پیش برد امر مبارزه برای به سرانجام رساندن سوسیالیسم در اَن مقطع از همۀ روش های دیگر مناسب تر تشخیص داده بود.» این بخش از نوشته ی رفیق شادی مقدم نمونه ای از مصداق ذمّّ شبیه به مدح است. لنین شادی مقدم، فردی بوده است که بدون هیچ واهمه و ترسی، برای حفظ قدرت، بکارگیری هر متد و روش غیر متعارفی را که حتا با اصول و مبانی فکری اش مغایر بوده، جایز می دانسته است . به باور من مارکسیسم و بلشویسم با چنین مدافعانی نیازی به دشمن ندارد. من نمی دانم رفیق شادی مقدم با این درک وحشتناک از ماهیت و عملکرد دولت سوسیالیستی، چگونه می تواند به نقد ماهیت و عملکرد دولت های سرمایه داری بپردازد. مهم تر آن که چگونه با چنین درکی از مارکسیسم و بلشویسم توانسته به نقد و نفی ادعا های نادر احمدی بپردازد. کلام آخر آن که به باور من نوشته هایی از این دست، خواسته یا ناخواسته بخشی از ادبیات ضد سوسیالیستی محسوب می شوند.
http://agahbash.blogfa.com
رفیق بهروز شادی مقدم، امسال نیز به مناسبت روز جهانی مبارزه علیه مجازات اعدام، با انتشار دوباره ی مقاله ی« مارکسیسم و اعدام» به دفاع مشروط از مجازات اعدام برخاسته است. وی بر این باور است که کمونیست ها ضمن آن که اصولا و بنا به عقاید شان مخالف مجازات اعدام هستند، اما « در مبارزه ی طبقاتی باید اولویت ها و تناقض ها را شناخت و برای پیشروی های بعدی از رومانتیسم انقلابی و احساساتی شدن های زودگذر فاصله گرفت. ما کمونیستیم و باید احیاگر بلشویسم باشیم. نباید تحت تاثیر فضا و جوسازی های روز قرار بگیریم و از روش ها و ابزارهایی که روزانه دشمنان بشریت بر علیه مردم استفاده می کنند و ما نیز در فردای مبارزه مان ممکن است به اَن ها متوسل شویم،دوری کنیم. مبارزه ی ما در آینده با زد و خورد ها و خونریزی هایی همراه خواهد بود. برای برتری بر دشمن و به سرانجام رساندن مبارزه ی طبقاتی و پیروزی سوسیالیسم اشکالی از مبارزه لازم است. اعدام شاید یکی از این شکل ها باشد.» نخستین خطای جدی و خطرناک رفیق شادی مقدم این است که می پندارد، کمونیست ها مجازند در صورت نیاز و ضرورت، از روش ها و ابزارهایی که روزانه دشمنان بشریت علیه مردم استفاده می کنند، آنان نیز از این روش ها و ابزارها علیه دشمنان بشریت استفاده کنند. می گویم این اندیشه خطرناک است زیرا بر پایه ی این درک می توان بنام طبقه ی کارگر و در دفاع از انقلاب سوسیالیستی هر جنایتی را توجیه کرد. شکنجه و تجاوز و پرونده سازی نیز از روش ها و ابزارهایی است که دشمنان بشریت علیه مردم از آن بهره می گیرند، بنابر منطق رفیق شادی مقدم، در صورت نیاز و ضرورت، کمونیست ها نیز می توانند از این ابزارها و روش های رایج برای سرکوب دشمنان بشریت بهره بگیرند. دومین خطای جدی و خطرناک رفیق شادی مقدم این است که می پندارد، اعدام شکلی از مبارزه ی سوسیالیستی است؛ و مهم تر آن که ممکن است اعدام، یکی از اشکال لازم به سرانجام رساندن مبارزه ی طبقاتی و پیروزی سوسیالیسم باشد. شاید هیچ عبارتی بهتر از این گفته ی مارکس، بیگانگی و تناقض درک رفیق شادی مقدم با اندیشه ی سوسیالیستی را آشکار نکند. مارکس در مقاله ی مجازات اعدام نوشته است: « این چه جامعه ی رقت انگیزیست که برای دفاع از خود جز جلاد وسیله ای نمی یابد و تازه بخود جرات میدهد از طریق صدای "روزنامه مهم جهان" اعلام کند خشونت وی٬ یک قانون طبیعی است !» در همین مقاله مارکس در فرازی دیگر می گوید: « اگر نگوییم غیر ممکن، بسیار دشوار است در جامعه ای که به متمدن بودن خود افتخار می کند، اصلی را مستقر کنند که بر اساس آن، برحق بودن یا ثمر بخش بودن حکم اعدام پذیرفته شود.» رفیق شادی مقدم نه فقط، برحق بودن و ثمر بخش بودن مجازات اعدام را در جامعه ی سوسیالیستی اعلام می کند، بل با ارتقای آن به شکلی از مبارزه ی سوسیالیستی، آن را تطهیر و تقدیس می کند.
رفیق شادی مقدم در بخشی دیگر از مقاله ی خود نوشته است: « لنین در بکارگیری متدها و روش های غیر متعارف که در اصل با آَرمان و عقاید کمونیسم مغایرت داشت،بنابه ضرورت مبارزه و اصل را بر اولویت نهادن ها،بدون هیچ گونه واهمه و ترسی عمل می کرد. نمونه ی دیگری که به مراتب از مساله ی اعدام مهمتر است،سرکوب قیام ملوانان کرونشتات در سال1921 بود. قیام کنندگان که خواسته های سیاسی و دموکراتیک داشتند، در شرایط حساس اَن سال ها می رفتند به مشکلی دیگر برای حکومت شوروی تبدیل شوند. لنین و بلشویک ها این قیام را سرکوب کردند و لنین از خود و دولت شوراها بخاطر این عمل به عنوان سرکوبگران یاد می کند.» در جای دیگر نیز می گوید:« تهدید بورژواها و دیگران از طرف لنین در اَن زمان خلق الساعه نبوده و قطعا او تیر باران و اعدام را همانند شکل و وسیله ای در پیش برد امر مبارزه برای به سرانجام رساندن سوسیالیسم در اَن مقطع از همۀ روش های دیگر مناسب تر تشخیص داده بود.» این بخش از نوشته ی رفیق شادی مقدم نمونه ای از مصداق ذمّّ شبیه به مدح است. لنین شادی مقدم، فردی بوده است که بدون هیچ واهمه و ترسی، برای حفظ قدرت، بکارگیری هر متد و روش غیر متعارفی را که حتا با اصول و مبانی فکری اش مغایر بوده، جایز می دانسته است . به باور من مارکسیسم و بلشویسم با چنین مدافعانی نیازی به دشمن ندارد. من نمی دانم رفیق شادی مقدم با این درک وحشتناک از ماهیت و عملکرد دولت سوسیالیستی، چگونه می تواند به نقد ماهیت و عملکرد دولت های سرمایه داری بپردازد. مهم تر آن که چگونه با چنین درکی از مارکسیسم و بلشویسم توانسته به نقد و نفی ادعا های نادر احمدی بپردازد. کلام آخر آن که به باور من نوشته هایی از این دست، خواسته یا ناخواسته بخشی از ادبیات ضد سوسیالیستی محسوب می شوند.
http://agahbash.blogfa.com
0 نظرات:
ارسال یک نظر
برای ارسال نظر : بعد از نوشتن نظرتان در انتخاب نمایه یک گزینه را انتخاب کنید در صورتی که نمیخواهید مشخصات تان درج شود " ناشناس" را انتخاب نموده و نظر را ارسال کنید در صورت مواجه شدن با پیغام خطا دوباره بر روی دکمه ارسال نظر کلیک کنید.
مطالبی که حاوی کلمات رکيک و توهين آمیز باشد درج نميشوند.