لینک جدید اشتراک

www.eshterak.info

۱۳۸۸/۵/۲۶

اوشو / چرا سکس را کلمه ی کثیفی می خوانند

سراسر زندگی بواسطه ی «سکس» وجود دارد، همه زندگی از درون سکس است که رشد کرده و بیرون می آید. هیچ گونه مشکلی با سکس به خودی خود وجود ندارد [چراکه] آن یک چیز طبیعی است. هیچ احتیاجی نیست که سکس را در پشت کلمه ی زیبای عشق قایم کنیم. و [یا] نیازی نیست که هاله ای از کلمات رمانتیک را در حول آن بیافرینیم.

نودو نه در صد مردم بر این اعتفادند که سکس فقط یک «تسکین» است، آنها نمی دانند که سکس یک کیفیت والای جنسی ( به تعیبر دیگر، یک حالت ارگازم کیفی) است. حتا اگر مردم فکر کنند که به «ارگازم» رسیده اند، آنها به آن دست نیافته اند.، و تلاش آنها فقط در جهت تسکین اعضای تناسلی آنهاست. «ارگازم» هیچ ربطی به اعضای تناسلی به این شکل ندارد؛ اگرچه اعضای تناسلی در آن نقش دارند اما «ارگازم» یک کلیت است که از نوک مو تا سر انگشت پایتان، یعنی تمام بدن شما را شامل شده و فرا می گیرد.

«ارگازم» چیست؟ یک حالتی است که بدن شما دیگر بیشتر به عنوان بعنوان ماده حس نمی شود. «ارگازم» بمانند انرژی و الکتریسته به ارتعاش در می آید. «ارگازم» به طور عمیق شما را از بنیان تکان می دهد بطوری که شما بطور کامل فراموش می کنید که ان یک چیز صرفا مادی است. «ارگازم» به یک پدیده ی الکتریکی تبدیل می شود. اگرچه فیزیکدانان بر این اعتقادند که ماده ای وجود ندارد مگر اینکه بطور عینی وجود داشته باشند، اما آن چیزی که بعنوان «ارگازم» وجود دارد یک جریان الکتریکی است و نه یک ماده.

در «ارگازم»، شما به عمیق ترین لایه ی وجودی خود ، درست در جائی که بدن شما دیگر مادیت بیشتری ندارد، عزیمت می کنید. در آنجاست که تنها امواج انرژی هستند که حاضر و ناظرند. شما به یک ارتعاش و رقص انرژی تبدیل می شوید. دیگر هیچ مرزی برای شما وجود ندارد. شما و همچنین معشوق تان «جمع» می شوید و دیگر بیشتر ازآن «تفریق» نمی گردید.

اکنون «ارگازم» نیاز به زمان دارد- هرچه طولانی تر باشد بهتر است؛ چراکه آن بطور عمیق تر در وجودتان، ذهن تان و روحتان نفوذ خواهد کرد. ارگازم از نوک پای انگشتتان تا سرتان را فرا خواهد گرفت... ارگازم هر قسمت از ساختار وجودی شما را به لرزه در می آورد. تمامی بدن شما به یک ارکسترا تبدیل می شود که صدایش هر لحظه به اوج نزدیک می گردد.

اما اگر شما بخواهید در «سکس» تعجیل کنید، ارگازم فقط به یک انزال صرف تبدیل می شود و دیگر آنرا نمی توان ارگازم نام گذاری کرد بلکه آن عمل بسیار محدود، مقطعی و تقربیا بی معنا خواهد بود . در حقیقت بعد از انزال ما احساس خستگی شدید و افسردگی می کنیم چراکه شما بعد انجام آن فقط انرژی از دست می دهید و به شما پالایش [روحی] نمی دهد، بنابراین آن یک چیز بی معنای خواهد بود.
اگر شما صرفا انزال داشته باشید، افسرده و پیر باقی می مانید- بیشتر خسته می شوید و همچنین دارای انرژی کمتری خواهید بود و شما همچنان همان انسان قبلی باقی خواهید ماند. انزال یک روند پالایش را ندارد؛ این عمل باعث تکان و لرزش تمامیت شما نمی شود.
مردها همیشه دوست دارند که در هنگام همخوابی سریع عمل دخول را با زن انجام دهند. آنها به معاشقه و بازی قبل از سکس علاقه ای ندارند چراکه قطب مثبت آنها همیشه آماده است. در حالیکه زنان مایلند پیش از دخول مرد، با او معاشقه و بازی کنند و تمایلی به عمل سریع سکسی از خود نشان نمی دهند؛ چراکه قطب منفی آنها آماده نیست.

مردها بر این باور هستند که عمل سکس یک چیز ساده ای است، چرا باید وقت را تلف نمود؟ باید سریع عمل دخول را با زن مورد نظر خود صورت دهند و بعد از چند دقیقه، همه چیز تمام خواهد شد. اما زنان به این سادگی تحریک نمی شوند.
اگر در هنگام آمیزش، زن تحریک نشود و سرد باقی بماند، ارگازم مرد بصورت یک تجربه ی صرفا مقطعی و محدود به ارضای آلت تناسلی او خواهد بود. این عمل به روح و تمامی بدن او نمی رسد. تمامی سلولها ی بدنش را به لعزش و رقص در نمی آورد. انزال صرف، یک عمل ناچیز و فقط تسکین دهنده بوده و یک تجربه ارگازمی نخواهد بود.

فقط زمانی همخوابی کنید که تمایل و احساس وافری برای انجام آن دارید؛ در غیر اینصورت به طور خیلی ساده بگوید: " معذرت می خواهم". من آماده نیستم. [اگر لذتی در انجام مقابرت نیست] چه کاریه آنرا انجام دهیم؟ تظاهر، چیز خوبی نیست. و اگر شما تظاهر را کنار بگذارید ، مقاربت عمیق تان به طور فزاینده ی افزایش پیدا خواهد کرد.

انزال نابهنگام یک مشکل سکسی نیست بلکه بیشتر یک مشکل روانی است. از لحاظ روانی شما مشکلی ندارید ولی از لحاظ روانی شما تعجیل می کنید تا انزال زودرس داشته باشید.

چرا راههای متنوع مقاربت جنسی نظیر: تمایل به جنس مخالف، تمایل به جنس موافق، رابطه یک به یک و رابطه گروهی، به مردها مرتبط می شود؟

[چراکه] مردها آزادی انتخاب دارند و این انتخاب می تواند آنها را به یک «آسیب شناس» یا یک «بودا» تبدیل سازد. حالا، به آنها بستگی دارد که چطور آزادی اشان را استفاده کنند. سکس بعنوان گناه کبیره نام گرفته است. تا حالا جوامع بطور زیادی ضد سکس بوده اند- مذاهب و کلیساها بر ضد آن بودند- و یک دشمنی بسیار ناگاهانه را بر ضد آن خلق کرده اند.

ممکن است شما بطور آگاهانه از دشمنی به سکس آگاه نباشید، شما آنرا در هر کجا از ذهن تان مشاهده نکنید که بتوانید به راحتی به آن دست یابید. این دشمنی [سلبی] به ریشه های جان شما نفوذ کرده چراکه برای قرون متوالی است که مردم را بر علیه سکس آموزش داده اند. این کینه به سکس باید به کنار گذاشته شود، این تنفر و محکومیت باید به کنار گذاشته شود، و این تنها در صورتی عملی است که شما به سکس احترام بگذارید.

در سراسر دنیا، ما تمام جنبش و حرکتها را سرکوب می کنیم و تنها به فکر «کردن» زنان هستیم. آنها به شکل یک تن مرده باقی می مانند. شما آنها را «می کنید» اما آنها هیچ کاری روی شما نمی کنند. آنها فقط شرکای مفعولی شما هستند.

برای چه، چنین چیزی اتفاق می افتد؟ چرا در سراسر دنیا به این گونه مردها زنان را تحت انقیاد و سرکوب خود قرار می دهند؟ نگرانی و ترس در این جاست که زمانیکه بدن زنان بوسیله ی مردان متصرف شد، برای یک مرد خیلی سخت خواهد بود که آن زن را ارضا کند زیرا که زن می تواند ارگازم زنجیره ای داشته باشد، در حالیکه مرد نمی تواند چنین ارگازمی را تجربه کند. زنان قادرند هر زمانی در این زنجیره، سه ارگازم داشته باشند در حالیکه مردان قادر به این کار نیستند و آنها می توانند تنها یک ارگازم را تجربه کنند.
زمانیکه که مرد به ارگازم می رسد، تازه زن تحریک شده و آماده ی ارگازم بیشتری خواهد بود. اما این مشکل خواهد بود، مرد چگونه قادر است پس از انزالش مجددا زن را ارضا کند، زن فورا نیاز به مرد دیگری دارد و سکس گروهی هم که یک تابوست !

حقیقتا ، ۸۰ تا ۹۰ در صد زنان هرگز نمی دانند که ارگازم چیست. زنان می توانند بچه به دنیا آورند، آنها می توانند مردمان را ارضا کنند اما آنان هرگز ارضا نمی شوند. بنابراین اگر شما در سراسر دنیا، این همه اندوه ، تلخی و نا امیدی در زنان می بینید، یک چیز طبیعی است چراکه نیاز اولیه و اساسی آنان برآورده نشده است.
بعلت سه اصل اساسی در سکس است که شما می توانید به لحظه خوشی برسید. آن سه عامل عبارتنداز:

اولا- از زمان سبقت بگیرید و برای شما دیگر زمانی وجود نداشته باشد. آنرا به طور کامل فراموش کنید؛ زمان [به طور کلی] متوقف نشود بلکه تنها برای شما متوقف شود؛ شما در آن دیگر وجود نداشته باشید.

ثانیا- در سکس، برای اولین بار شما خودیت خود را از دست می دهید و بی خود می شوید. شما و معشوق تان هردو خود را در یک چیر دیگر گم می کنید.

ثالثا- در سکس برای اولین بار [یک عمل] طبیعی صورت می دهید. شما قسمتی از طبیعت می شوید – بخشی از درختان، بخشی از حیوانات، بخشی از ستارگان- شما در چیزی غوطه ور می شوید- گیتی، تائو. شما حتا نمی توانید در آن شنا کنید بلکه شما فقط قادرید در « اکنون» شناور شوید.
این اصول سه گانه شما را به وجد و خلسه می برد.

آینده نگاه کاملا متفاوتی به سکس خواهد داشت. سکس به طور فزاینده ای علاوه بر ایجاد دوستی بیشتر طرفین، به یک چیز مفرح و لذتبخش تبدیل خواهد شد . آن دیگر از یک امر جدی به یک بازی تغییر ماهیت خواهد داد.

برگردان: عشقی
منبع : فیس بوک

Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Delicious :: Digg :: Stumbleupon :: Furl :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed


0 نظرات:

ارسال یک نظر

برای ارسال نظر : بعد از نوشتن نظرتان در انتخاب نمایه یک گزینه را انتخاب کنید در صورتی که نمیخواهید مشخصات تان درج شود " ناشناس" را انتخاب نموده و نظر را ارسال کنید در صورت مواجه شدن با پیغام خطا دوباره بر روی دکمه ارسال نظر کلیک کنید.
مطالبی که حاوی کلمات رکيک و توهين آمیز باشد درج نميشوند.

 

Copyright © 2009 www.eshterak.net