لینک جدید اشتراک

www.eshterak.info

۱۳۸۸/۴/۲۷

اکبر تک دهقان / تهران 26 تیر 1388، دانشگاه تهران: " من صدای انقلاب شما را شنیدم! "

27 تیر1388- 18 ژوئیه 2009

حضور قدرتمند و مصمم توده میلیونی مردم در خیابانهای اطراف دانشگاه تهران، و موضع گیری رفسنجانی، یکی از دو " ستون" اصلی نظام، شرایط بشدت بحرانی رژیم اسلامی، و روند آتی تحولات سیاسی جامعه ایران را، هرچه بیشتر آشکار ساخت. هیچ سندی بهتراز موضع گیری رفسنجانی، قادر نیست، توانایی واقعی جنبش انقلابی مردم، و وضعیت بحرانی این رژیم پلید را، عریان سازد. اگر برای رفسنجانی، این سیاستگذار سه دهه تبهکاری، امکان داشت، معضلات مبتلابه حکومت اسلامی را انکار کند، و به این ترتیب، " بحران " خانمان برانداز کنونی را پشت سر بگذارد، مطمئنناً او دست به این اقدام میزد. رفسنجانی در این روز، دیگر آن قهرمان خودستا و مغرور و ستون محکم رژیم، که برای شرق و غرب عربده میکشید نبود، بلکه او چهره یک رهبر درمانده و در باطلاق فرورفته ای را بنمایش گذاشت، که با خواهش و تمنا و لحنی بغض آلود و ملتمسانه، از سردسته جناح حاکم میخواست، با این سرعت، همه آنها را به اعماق دره نیستی پرتاب نکند.

راهپیماییهای توده ای روز گذشته ( به بهانه شرکت در نماز جمعه) بوضوح اثبات کرد، دینامیسم حرکت درونی جامعه، آن نیروی بنیان کن تلنبار شده بر روی هم، ناشی از 30 سال سرکوب فاشیستی را آزاد ساخته، که نظیر طوفانی عظیم، لحظه به لحظه محیط را به درون خود کشیده، مهیب تر شده، شتاب میگیرد. این آن واقعیتی است، که خودگنده بین ترین عنصر این ماشین سبعیت را وادار کرده، نه فقط وجود "بحران" را، حتی در مراحل پیشرفته آن، به رسمیت بشناسد، بلکه بدنبال "راه کارهایی"، بمنظور مهار زدن بر آن بگردد.

در جریان تظاهرات و تجمعات روز گذشته، بنا به اطلاعات منابع متعددی، بین 1 تا یک و نیم میلیون نفر از مردم، در چندین خیابان و کوچه و محله و پارک و گذرگاه حول وحوش دانشگاه تهران حضور یافته، دست به انجام راهپیمایی به خیابانهای دورتر و طرح خواسته های خود زده، با حملات سرکوبگران مقابله کردند. مردم از همان ابتدای حضور در مقابل و اطراف دانشگاه، شروع به شعاردادن نموده، مأمورین سرکوب را، پیشاپیش به مصاف طلبیدند. اندکی دقت در فیلمهایی که در" یوتوب " قابل دسترسی است، به وضوح نشان میدهد، که مردم چهره ای شاد و سرزنده داشته، بسیار بلند تر، هماهنگ تر، صریح تر و طولانی تر شعار داده، حرکت شان در خیابان، با اعتماد بنفس، شهامت، ترتیب و نظم بهتری، صورت میگیرد. این جز کسب تجربه از عمل مستقیم خود، و ارتقاء کیفی مبارزات، مفهوم دیگری ندارد. دسته جات ارتجاعی در خارج از کشور، قبل از همه دارودسته فرخ نگهدار، علی کشتگر و حزب توده، که هیچ احساسی نسبت به مصائب مردم تحت این رژیم جانی ندارند، همین روند تجربه اندوزی از عمل مستقیم توده ها را مختل کرده، تحت عنوان عدم" خشونت"، مردم را ساکت کرده، به پشت بامها کشانده، یا به بازی با بادکنک های رنگی دلخوش میکنند. آنچه مسلم گشت، حداقل تاکتیک" سکوت" طبقه متوسط سازشکار، ضد منافع ملت، بویژه باندهای سرسپرده به قدرتهای خارجی آن در توضیح بالا، کارکرد خود را از دست داده است.

رفسنجانی از یک " بحران" *1 و شرایط خطرناک داخلی و خارجی صحبت کرده، از راه حلی که طی مشورت با اعضاء مجلس خبرگان رهبری و عناصر دیگر بدست آمده، بحث نمود. رئیس مجلس خبرگان رژیم، بطور مفصل به ضرورت احترام حکومت اسلامی، به رأی مردم پرداخته، پایه های تئوریک اسلامی این بحث را بدقت شکافته، و نظام بدون حمایت مردم را مردود دانست. مهمترین تأکید او، جلب دوباره اعتماد رأی دهنده گان به رژیم، برای انتخاباتهای آتی آن بود. روشن است، جناح حاکم رژیم اسلامی، با توسل به یک کودتای علنی علیه مردم و حریفان درونی خود، عملاً مکانیسم انتخابات و قائده بازی را در ابعاد وسیع اجتماعی بی اعتبار ساخته، امکان کشاندن مردم به یک انتخابات منطقه ای، و یا سراسری بعدی را به صفر تقلیل داده است. این همان موضوع اساسی و اصولی است، که رفسنجانی آن را در آغاز سخنرانی خود، با تأکید بسیار مورد بحث قرار داد. نفر شماره دوم نظام اسلامی، چندین بار خواستار تلاش همه جناح ها برای حفظ کلیت نظام گشته، آشکارا از وضعیت خطرناک برای همه شریکان در قدرت، صحبت کرد.*2

مواضع رفسنجانی، یک چرخش آشکار، هرچند محتاطانه بخش بزرگی از دیکتاتوری تروریستی حاکم، به عقب نشینی در برابر توده معترض را بازتاب میداد. از دید او و خیل وسیعی از نخبگان این رژیم ترور، باید "اعتماد" از دست رفته، ناشی از " کودتای انتخاباتی" دوباره باز گشته، و " تردیدها " به نتایج انتخابات، حل و فصل شود. او از لزوم آزادی زندانیان دوره اخیر، ایجاد محیط بحث و مناظره در صدا و سیما، آزادی مطبوعات و دلجویی از خانواده های آسیب دیده گان دستگاه سرکوب رژیم، نام برد.

برای مردم اما، موضوع از زاویه ای که رفسنجانی تصور کرده و بیان میکند، مطرح نیست. بلکه راه حل او برای خروج از بحران رژیم اسلامی، که حتی با ذکر مثالی از تاریخ اسلام، به ضرورت استعفاء " ولی" ( خامنه ای) هم می پردازد، یاد آور نطق محمدرضا پهلوی در روز 15 آبان 1357 است: " من صدای انقلاب شما را شنیدم"! و چاپلوسی ها و آه وناله های بعدی آن " خدایگان، شاهنشاه آریامهر".! با دقت در کل سخنرانی رفسنجانی، قبل از کشف رگه های حمایت او از آزادیهای اجتماعی، این اعتراف او به نفرت و بی اعتمادی جامعه، پوسیده گی" نظام"، و ضرروت اقداماتی جهت "دلجویی" حتی عذرخواهی از مردم است، که برجسته میگردد.

در این میان دسته جات و عناصر متعدد اصلاح طلب در داخل و خارج، با ذوق زده گی از تغییر شرایط به نفع خود، و از پیوستن رفسنجانی به " جنبش سبز" شان صحبت کردند. آنها چنین القاء میکنند، گویا آویزان شدن به جریانات درونی رژیم، و روش بشدت دورویانه و محافظه کارانه آنها، با موفقیت قرین شده، رژیم بزودی دست به تحقق موارد مطرح شده از تریبون نماز جمعه تهران میزند. آنها فراموش کرده، یا بنحو عوامفریبانه ای پنهان میکنند، که رژیم اسلامی، مدتهاست که از رفسنجانی" عبور" کرده است. رژیمی که در روز روشن، کشور را به سوی یک جنگ هسته ای با اسرائیل میکشاند، برای نصایح بغض آلود و ملتمسانه یک شکست خورده در منازعات قدرت، پشیزی ارزش قائل نخواهد شد. رفسنجانی و جناح اصلاح طلبان، گویا از اینکه چرا در این کشور، 3 دهه ترور و بی حقوقی مطلق مردم حاکم بوده مطلع نیستند و خود باورشان شده است، که طی 30 سال در سرزمین اعدامهای دسته جمعی، " مردم سالاری دینی" برقرار بوده، اما بیکباره از طریق انتخابات 22 خرداد، مردم سالاری کذایی آنها با گوشه چکمه نظامیان، به کناری پرتاب شده است. همین حماقت افراطی، ریاکاری محض سیاسی، و انکار واقعیت برای دلرحم ساختن حریف، خود علامتی است که رژیم اسلامی با حریفی جدی سرو کار ندارد، و میتواند زن معترض را همچنان دستگیر کند، نظیر یک طعمه جنگی در عصر محمد تاجر، جانیان بربرمنش بطور گروهی به او تجاوز کنند، جنازه را به آتش کشیده، در گوشه بیابانی رها کنند.

رژیم اسلامی، یک نظام قدرت و مالکیت، با نیروی اجتماعی هار خود، راهزنان، دلالان و واردکننده گان کالا، آدم کشان حرفه ای و درنده خویانی با منش هیتلر بوده، علاو بر آن، دارای پیوندهای داخلی و بین المللی متعددی است. کسانی که دهها هزار زندانی سیاسی را، عمدتاً زیر 20 سال، با قساوتی باورنکردنی، تکه پاره و گلوله باران کرده، جنازه های آنها را با کامیونهای حمل گوشت از وسط شهر عبور داده، در بیابانها و گورهای دسته جمعی دفن کردند، به این میزان خرفت نیستند که با نصایح از قافله مانده گان و دستکاران درجه دوم دیروز خود، از منافع و موقعیت بدست آورده کنونی خویش عقب بنشینند. این نظامی که شرط ادامه حیات آن، حتی برای یک روز، آدم کشی و تجاوز و بربرمنشی است، به بحثهای شبه روشنفکرانه همدستان دیروز خود در زندانها و شکنجه گاهها، وقعی نخواهد گذاشت. رژیم اسلامی باید بشدت احمق باشد، که امروز به جنایتکاران ضد بشری در همه تاریخ این کشور، نظیر رفسنجانی، صانعی، موسوی اردبیلی، محمدی گیلانی، موسوی تبریزی، هادی غقاری، خاتمی و کروبی و میرحسین موسوی حساب پس بدهد. گروهی از طراحان و مجریان بزرگترین نسل کشی در تاریخ ایران و جهان پس از جنگ جهانی دوم، که به ضجه و زاری افتاده اند، داران قدرت حسابرسی از اربابان دیروز خود نیستند. از این گذشته، هیچ انسان عاقلی نمی پذیرد، که آنها از نظر سیاسی و شخصی تغییر کرده، به مردم پیوسته اند؛ بویژه اینکه همه آنها به گذشته هیتلری خود در دهه 60 با صدای بلند افتخار نموده، قصد راه انداختن دوباره حکومت خط امام لعنتی خود را دارند. تلاش رفسنجانی و اصلاح طلبان، آنچنانکه خود با صراحت اعلام و تأکید میکنند، تنها و تنها حفظ این نظام خون و کثافت، و تضمین حیات آن برای دوره بازهم طولانی تری را، هدف خود قرار داده است.

برای وادار ساختن حکومت اسلامی، به رعایت حقوق اولیه مردم، تنها یک قدرت عظیم توده ای قادر به تأثیرگذاری است. رژیم اسلامی، یک ماشین سرکوبگری فوق العاده نیرومند، با تسلط کامل بر دستگاه دولتی و ارتش و پلیس و درآمدهای نفتی، و خیل تغذیه شده گان از ثروتهای جامعه است. برای جابجایی این قدرت مادی ویرانگر، یک نیروی مادی بنیان کن ضروری است، و از نصایح بغض آلود کسی که گویا تحت فشار دختر و همسرش، وادار به موضع گیری شده، کاری ساخته نیست. عدم عقب نشینی جناح حاکم در برابر جناحهای داخلی رژیم، از منطق ساده ای تبعیت میکند، و آن اینکه، کل نظام اسلامی حاکم، بسرعت در مسیر سرنگونی قرار میگیرد. خود رفسنجانی در سالهایی که " جیک جیک مستونش بود"، درست همین تز را، یعنی عدم عقب نشینی را نماینده گی کرده، دلیل آن را ترس از سرنگونی رژیم، نظیر رژیم سلطنتی عنوان میکرد. این به سالهای 60 مربوط گشته، طرف دیگر بحث در نطق نماز جمعه رفسنجانی، به احتمال زیاد مهدی بازرگان بود.*3

شرایط داخلی، منطقه ای و بین المللی 30 سال قبل به تاریخ پیوسته است، و این، ضرورت وجودی حکومت اسلامی را منتفی ساخته است. از این رو، توده مردم، این گورکنان نظم قدیم، بحکم ضرورتهای عینی و علیرغم سرکوب فوق تصور، به خیابان آمده، مداوما قدرت گرفته، دست به پیشروی میزنند. نه جناح رفسنجانی و موسوی، و نه دستگاه عظیم شکنجه و ترور حاکم، قادر به توقف این امواج کوبنده نیستند. شرط موفقیت مردم دراین نبرد سرنوشت ساز، اتکاء به خود و عدم تأثیرگیری از همه جانیان پلیدی است، که امروزه درداخل و خارج، هدفی بجز به شکست کشاندن مبارزات توده ها، و تشدید شرایط برده گی حاکم را دنبال نمیکنند.

Pouyane50@yahoo.de www.j-shoraie.blogspot.com
آرشیو: www.j-shoraii.blogspot.com
------------------------------------
توضیحات

*1- " هیچکس از همه‌ جریانات ( درونی رژیم- وبلاگ) دلش نمی‌خواست که این‌طور شود. همه ضرر کردیم. چرا باید این‌طور شود؟ "- از متن سخنرانی.

*2- " ما امروز بیش از همیشه نیاز به وحدت داریم. کشور ما باید در برابر خطرهایی که ما را تهدید می‌کنند و امروز باج‌خواهی‌شان بیشتر شده متحد شود. آن‌ها دارند جلو می‌آیند که این زحمت طولانی ما را در به دست آوردن تکنولوژی برتر و به خصوص هسته‌یی از دست ما بگیرند. البته خداوند به آن‌ها مهلت نمی‌دهد اما آن‌ها به هوس افتاده‌اند." از متن سخنرانی.

سخنران دراینجا، علناً از امکان احتمالی حمله اسرائیل به مراکز هسته ای رژیم صحبت میکند، و مقابله با آن را هم نه کار رژیم، که کار " خداوند"، معرفی میکند! این قبل از هرچیزی، نشانه بی اعتمادی به قدرت نظامی رژیم برای ممانعت از تهاجم، و اطمینان به عدم وجود پشتیبانی سیاسی از سوی بخشی از جامعه، نظیر دوران جنگ 8 ساله است. اگر رفسنجانی، به قدرت مقابله رژیم مطمئن بود، مسلماً دفاع از حکومت اسلامی را، از " خداوند" طلب نمیکرد.

*3- نگارنده این مطلب، خود در زندان رژیم اسلامی، در ضمن یک سخنرانی از رفسنجانی در نماز جمعه تهران، که از بلند گوی بند بخش میشد، از این موضوع مطلع شده است. اما در شرایط کنونی، یافتن تاریخ و منبع دقیق نقل این جمله، ممکن نیست.

- رفسنجانی، در لابلای سخنرانی خود، همچنین به اوائل انقلاب اشاره کرده، و اینکه گویا خمینی هار، خواهان تنظیم و تصویب سریع قانون اساسی، و انجام انتخابات مجلس شورای اسلامی بود. او این اقدام را بطور ریاکارانه ای، به دلیل اعتقاد خمینی به نقش مردم معرفی میکند! این یک دروغ بزرگ و تحریف گوبلزی واقعیت است. خمینی، همه سران و مأمورین رژیم، به این دلیل در اعلام و تثبیت قانونی رژیم عجله داشتند، که از بروز بحث در جامعه، آگاه شدن مردم از محتوای حکومت آتی، بسیج نیرو از سوی مخالفین و شکست نقشه های تبهکارانه خود، وحشت داشتند.

- سخنران نماز جمعه رژیم، در آغاز سخنرانی خود، به اولین نماز جمعه پس از سرنگونی رژیم شاه در مرداد 1358 به مسئولیت محمود طالقانی پرداخته، حتی با لحنی تأییدآمیز، به حضور مردم با " سلیقه های" مختلف ( یعنی: مجاهدین- وبلاگ) اشاره کرد. این بخش از سخنرانی او، بنوعی به نشان دادن گوشه چشمی به سازمان مجاهدین نزدیک است. بویژه از آن رو، که دقیقاً در روزهای اخیر، مسعود رجوی با تغییر 180 درجه ای در مواضع تاکنونی این سازمان، با اتکاء به چندین آیه و سوره، دست به نصیحت میرحسین موسوی و مجلس خبرگان رژیم زده، راهی برای خروج از بحران پیشنهاد کرده بود! در حالیکه این سازمان، تاکنون کمترین تمایلی به هرجناح رژیم اسلامی را با شدت محکوم کرده، مداوماً از سرنگونی " تمامیت رژیم"، و ریاست جمهوری خانم مریم رجوی صحبت نموده بود. حتی براساس نامه مسعود رجوی، میتوان- با اندکی احتیاط - از حمایت او، از اصل " ولایت فقیه" رژیم هم، صحبت کرد. مسعودرجوی، مسلماً حداقل به اندازه " اکثریتی" ها، از وجود منافع مشترک، میان همه گرایشهای طبقه متوسط دلال و لاشخور ایرانی آگاه است. وقتی طیف " توده ای – اکثریتی"، با این شدت و حدت، از جناح موسوی و تاکتیکهای سیاسی او، نظیر " سکوت" و " پشت بام" و " بادکنک"، و زدن " اتو" به برق حمایت میکند، چرا رجوی، که دیگر صاحب " ارتش آزادیبخش" و اشرف و اشراف قبلی نبوده، فقط حذف نام مجاهدین از لیست جریانات تروریستی در غرب را دنبال میکند، به همین موضع روی نیاورد؟

- در نشانی زیر در وبلاگ " زیتون"، نویسنده، شرح کاملی از دیده ها و درگیریهای خود و دوستانش، در خیابانهای حول و حوش دانشگاه تهران، درج نموده است. خواندن کامل آن، تصویری زنده و نزدیک به واقعیت، از نگاه یک زن حاضر در راهپیمایی ها، به خواننده منتقل میسازد.

http://z8un.com/archives/2009_07.html#002206

-----------------------------------------

Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Delicious :: Digg :: Stumbleupon :: Furl :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed


0 نظرات:

ارسال یک نظر

برای ارسال نظر : بعد از نوشتن نظرتان در انتخاب نمایه یک گزینه را انتخاب کنید در صورتی که نمیخواهید مشخصات تان درج شود " ناشناس" را انتخاب نموده و نظر را ارسال کنید در صورت مواجه شدن با پیغام خطا دوباره بر روی دکمه ارسال نظر کلیک کنید.
مطالبی که حاوی کلمات رکيک و توهين آمیز باشد درج نميشوند.

 

Copyright © 2009 www.eshterak.net