لینک جدید اشتراک

www.eshterak.info

۱۳۸۸/۱/۱۴

نوشته های منتشر نشده ای از منصور حکمت(بازنویس:ایرج فرزاد) / یادداشتهائی برای بررسی "سوسیالیسم روسی" و زمینه های روسی "تز سوسیالیسم در یک کشور"

یادداشتهائی برای بررسی "سوسیالیسم روسی" و
زمینه های روسی "تز سوسیالیسم در یک کشور"*

منصور حکمت
طرح مساله در چهارچوب تاریخی

- تئوری سوسیالیسم در یک کشور در ابتدا ضربه ای در برابر ترتسکی بود.
- استالین نخستین بار در مقاله "اکتبر و تئوری انقلاب مداوم رفیق ترتسکی"، ۲۰ دسامبر ۱۹۲۴ ( در زمان خود تاثیری ببار نیاورد) به این مساله می پردازد. به عنوان آلترناتیوی در برابر انقلاب مداوم.
ترتسکی در انقلاب مداوم "سوسیالیسم در یک کشور" را از بالا تا پائین مخالف تئوری انقلاب مداوم ارزیابی می کند.

- تا ۱۹۰۵ مارکسیست های روسیه معتقد بودند که انقلاب سوسیالیستی در کشور عقب مانده ای مانند روسیه عملی نیست( در غیاب انقلاب بورژوائی و در شرایط کمبود پرولتاریا) بعد از انقلاب ۱۹۰۵ تنها منشویکها به این فرمول می چسپیدند.

لنین به اتحاد با دهقانان و دولت انقلابی - دموکراتیک تکیه کرد. ایجاد شرایط مساعد انقلاب سوسیالیستی

ترتسکی معتقد بود انقلاب باید تا انقلاب سوسیالیستی ادامه پیدا کند.

لنین در آوریل ۱۹۱۷
این مباحثات قبل از ۱۹۱۷ به این نپرداخته بود که بعد از پیروزی انقلاب پرولتری چگونه می توان ( آیا می توان) اقتصاد سوسیالیستی راسازمان داد. اعتقاد عمومی به ضرورت انقلاب جهانی بود. اینهم یک معنی از "انقلاب مداوم" است، اما نه به معنائی که ترتسکی مد نظر داشت.

مساله ایجاد اقتصاد سوسیالیستی به بحث علیه ترتسکی تبدیل شد. گویا "انقلاب مداوم" ترتسکی به معنای رد امکان ساختمان سوسیالیسم در یک کشور است. ترتسکی طرفدار دامن زدن به انقلاب آلمان بود( ۱۹۲۳) ( برخلاف استالین)

- هنوز هم بر طبق درک عمومی حزب ساختمان اقتصاد سوسیالیستی در یک کشور مانند روسیه عملی نبود.
مادام که امید به انقلاب جهانی وجود داشت، این مساله ای ببار نمی آورد. اما بعد از شکست پائیز ۱۹۲۳ در آلمان زیر پای حزب خالی شد. انقلاب روسیه چه میشود؟ استالین به این سوال پاسخ داد. پاسخی که تلاش اقتصادی را معنی می کرد و در خود جای می داد. ( زینوویف در باره انقلاب جهانی سخن رانی می کرد. کامنف و بوخارین از مساله صرفنظر می کردند) ترتسکی هم به مبرمیت انقلاب اروپا تاکید می کرد.

لنین در حاشیه مباحثات دیگری اشاراتی داشت مبنی بر اینکه ساختن اقتصاد سوسیالیستی در روسیه غیر ممکن نیست. استالین به نقل قول های مربوطه از لنین چسپید. ( گویا استالین ادامه دهنده راه لنین بوده است)

مراحل تفکر استالین

در آوریل ۱۹۲۴ همان فرمولبندی سنتی را تکرار می کند که:
" برای سرنگونی بورژوازی تلاش یک کشور کافی است. این را تاریخ انقلاب ما اثبات کرده است. برای پیروزی نهائی سوسیالیسم، برای سازماندهی تولید سوسیالیستی، تلاشهای یک کشور، بخصوص یک کشور دهقانی مانند روسیه کافی نیست. برای این امر تلاش پرولتاریای چندین کشور پیشرفته لازم است."
i..e..egnum p. 358- 359

بعدا در مسائل لنینیسم در ژانویه ۱۹۲۶ استالین این فرمولبندی را ناقض و لذا نادرست توصیف می کند و در چاپهای بعدی اصلاح می شود.
در بحث علیه تروتسکی در نوامبر ۱۹۲۴ استالین ترتسکی را به ندیده گرفتن دهقانان یعنی "متحدین پرولتاریا" متهم میکند( با کمک نقل قول از لنین)
چند هفته بعد در ۲۰ دسامبر ۱۹۲۴ در مقاله "اکتبر و تئوری انقلاب مداوم رفیق ترتسکی" که بعدا با نام "انقلاب اکتبر و تاکتیک های کمونیست های روسیه" به عنوان مقدمه ای به مجموعه مقالات تحت عنوان "در مسیر اکتبر" در ژانویه ۱۹۲۵ به چاپ رسید، استالین به دو خصلت انقلاب اکتبر انگشت گذاشت:
- برقراری دیکتاتوری پرولتاریا بر مبنای ائتلاف کارگران و دهقانان
- پیروزی سوسیالیسم در یک کشور بعنوان شکلی که انقلاب به خود گرفت

لنین مانند ترتسکی و بقیه رهبران بلشویک بارها گفته بود که پیروزی نهایی سوسیالیسم در یک کشور، بویژه در روسیه عقب مانده، ممکن نیست. اما در مقاله ای در ۱۹۱۵ بدون رجوع به روسیه دورنمای دقیق تری داده بود:

"ناموزونی توسعه اقتصادی و سیاسی یک قانون قطعی سرمایه داری است. لذا پیروزی سوسیالیسم در بدو امر در معدودی کشورهای سرمایه داری یا حتی یک کشور ممکن است. پرولتاریای پیروز در چنین کشوری پس از سلب مالکیت از سرمایه داران و سازماندهی تولید سوسیالیستی، علیه جهان سرمایه داری قد علم می کند و طبقات تحت ستم دیگر کشورها را دور خود جمع می کند و آنها را به انقلاب علیه سرمایه داران می کشاند و در صورت لزوم حتی علیه طبقات استثمارگر دیگر کشورها و دولت های آنان با نیروی مسلح دست به عمل می زند"

نقل قولهای دیگری از لنین که اظهار امیدواری میکند روسیه نپ به در ظرف چند سال به روسیه سوسیالیستی تبدیل می شود و نیز اینکه: "آیا کنترل دولت پرولتری بر وسائل تولید و اتحاد پرولتاریا با میلیونها دهقان خرد ملزومات اصلی ساختمان یک جامعه کاملا سوسیالیستی ایجاد نمی کند؟"

در ۱۹۱۸ لنین گفته بود که استراتژی بلشویک ها اینست: انجام حداکثر ممکن در یک کشور به منظور حمایت و تشویق و توسعه بخشیدن به انقلاب در کشورهای دیگر"

اینجا استالین "سوسیالیسم در یک کشور" را به عنوان یک "ایده لنینی"، در تقابل با "انقلاب مداوم" جا می اندازد و ضمن اینکه هم چنان به این انقلاب بعنوان مبدا یک انقلاب جهانی رجوع می کند موضع ترتسکی را تحت عنوان "منفی بافی"، "پاسیفیسم" می کوبد. نقل قول ص ۲۴

البته هنوز اظهار می کند که کمک جهانی برای پیروزی نهایی سوسیالیسم در روسیه ضروری است
احتمالا استالین در بدو امر اهمیت این تز را در نمی یافت، ضربه ای به ترتسکیسم شاید تمام هدف بود. کسی به این مقالات استالین در این مقطع توجه نکرد.

سه ماه سکوت شد.(بعد از دسامبر) شکست پائیز ۱۹۲۳ در آلمان مساله را مجددا مطرح کرد
جلسه IKKI در مارس ۱۹۲۵ به "ثبات سرمایه داری" توجه کرد. در مقابل قدرت اتحاد شوروی باید افزایش یابد.

بوخارین در سخنرانی در کمیته مسکو در آوریل ۱۹۲۵:

" آیا ما می توانیم سوسیالیسم را در یک کشور بسازیم مادام که پرولتاریای اروپای غربی به هیچ پیروزی دست نیافته است؟ وقتی در این سوال تعمق کردیم متوجه شدیم که پاسخ آن آنقدرها هم ساده نیست."

جلسه دفتر سیاسی قبل از کنفرانس ۱۴ حزب: در مقابل "ثبات سرمایه داری" اتحاد شوروی علیرغم اینکه هنوز سوسیالیستی نشده با شتاب زیادی به سمت سوسیالیسم می رود.
در مقابل ثبات سرمایه داری امکان پذیری سوسیالیسم در یک کشور

در جلسه دفتر سیاسی بحث حول این مساله به این نحو ادامه پیدا کرد که کسی ادعا نکرد ساختمان سوسیالیسم ممکن نیست و در عین حال کسی هم نگفت پیروزی نهایی سوسیالیسم در یک کشور ( روسیه) عملی است، بلکه بحث بر سر این رفت که چرا عملی نیست. کامنف و زینوویف تکنیک عقب مانده روسیه را دلیل می گرفتند، بوخارین و استالین تهدید خارجی را. نقل قول از بوخارین در باره این جلسه در کنگره ۱۲ ص ۴۵
کنفرانس در قطعنامه خود "سوسیالیسم در یک کشور" را گنجاند.
"پیروزی نهایی تضمین عدم اعاده: لنین ( کنفرانس ۱۴ به همین معنی بکار می برد)

قطعنامه کنفرانس:

بطور کلی پیروزی سوسیالیسم ( نه به معنای پیروزی نهایی) قطعا در یک کشور ممکن است.
موانع پیروزی نهایی: تکنیک عقب مانده و تهدید جهانی سرمایه داری.
این یک پیروزی استالین بود که ارزش آن بعدا معلوم شد.
استالین در سخنرانی بعد از کنفرانس در یک جلسه حزبی در مسکو، به استناد به بحث الکتریفیکاسیون لنین، برای اولین بار تز "سوسیالیسم در یک کشور" را به صنعت مرتبط می کند.
اولین استنباط از سوسیالیسم در یک کشور در تابستان ۱۹۲۵ این بود که این بحث تئوریک جدی ای نیست، در تقابل با ثبات سرمایه داری است، و ادامه نپ است. ( در مقابل کم بها دادن ترتسکی به دهقانان): نپ سنگ بنای سوسیالیسم در یک کشور دهقانی است. نپ شکل روسی رسیدن به سوسیالیسم است.

"سوسیالیسم در یک کشور" رنگ ملی به انقلاب داد و به روسهایی که انقلاب را "ضدملی" می دانستند چراغ سبز می داد. غرور ملی و میهن پرستی را بیدار می کرد. دولت دیگر سخنگوی انقلاب نبود، بلکه سخن گوی منافع روسیه بود. ( شاید هنوز غرور ملی در امر انقلاب بود)

تاکید تئوریزه کنندگان بر قسمت "در یک کشور" بود. نپی ها و مهاجرین را خوشنود کرد. اوستریالف: "ملی کردن اکتبر"
ترتسکی و زینوویف آن را بعنوان "محدود نگری ملی" رد کردند( بعدها) ۱۶۶ – ۱۶۳

لنین دو عامل را در پیروزی انقلاب روسیه تاکید کرده بود:
۱ – اتحاد با دهقانان
۲ – انقلاب جهانی
دومی رخ نداد. اولی مهم شد. "سوسیالیسم در یک کشور" با چرخش به سمت دهقانان مصادف شد. با لغو اتکاء به انقلاب جهانی، اتکاء به دهقانان روس تاکید شد.

اما این ظاهر قضیه بود. هر دو شرط با این فرمولبندی رد شد. در سالهای پس از ۱۹۲۵ "سوسیالیسم در یک کشور" درست در مقابل نپ قرار گرفت. به تئوری صنعتی کردن تبدیل شد.
توسعه اقتصادی از روی غرب علیه غرب. کنت ویته ( وابستگی) و استالین ( خودکفایی)
تزی که علیه ترتسکی بود، به تزی تبدیل شد که نظرات او را عملی می کرد. ابزار مکتب "صنعتی" علیه مکتب "کشاورزی".
"سوسیالیسم در یک کشور" عملا به تنها سیاست و آلترناتیو سازنده برای خروج از مخمصه تبدیل شد. علیه منفی بافی، شکاکیت و انتظار

- مدافعان سوسیالیسم در یک کشور در این مرحله روی "پروسه" تاکید می کردند و نه "فرجام نهایی". مخالفین امکان پیشروی را قبول داشتند، اما روی نا فرجامی آن تاکید می کردند.

ابزاری حیاتی در قدرت یابی استالین

مثلث استالین، زینوویف، کامنف بر مبنای یک پلاتفرم دهقانی به قدرت رسید.
زینوویف در تحبیب کمیته لنینگراد مدافع پرولتاریا ( در تقابل با سیاست دهقانی شد)
( زینوویف و کروپسکایا)
فاکت: مبارزه علیه ترتسکی در دسامبر ۱۹۲۳ شروع شد و با استعفای او از وزارت جنگ در ژانویه ۱۹۲۵ به فرجام رسید.


بحث در باره نپ: آیا این عقب نشینی بود یا گامی بسوی سوسیالیسم

مادام که سیاست دهقانی برقرار بود و مثلث هم رای بود، حالت دوم فرض گرفته می شد. فقط تروتسکی با این فرمول مخالف بود. با تبدیل شدن زینوویف به مخالف و بوخارین به تئوریسین اصلی ( سیاست دهقانی)، بحث باز شد.

زینوویف در "لنینیسم" به این می پردازد، نپ سرمایه داری دولتی
در باره سرمایه داری دولتی ۷۱ - ۷۰

زینوویف، "لنینیسم"

در اکتبر ۱۹۲۵ منتشر شد. نیمه دوم کتاب فصل لنینیسم و دیکتاتوری پرولتاریا:
از اوستریالف نقل می کند که شعار "خود را ثروتمند کنید" را نه تاکتیک بلکه تکامل خوانده است. دو خطر وجود دارد ۱) دیکتاتوری پرولتاریا تنگ نظر و محدود بشود ۲) خرده بورژوازی دولت را رقیق و تضعیف کند و به بورژوازی فرصت عمل بدهد. خطر دوم عمده است.
فصل های بعد "لنینیسم و نپ": توضیح اینکه از نظر لنین نپ یک عقب نشینی بود. سیستم اقتصادی نپ "سرمایه داری دولتی" تحت دولت کارگری بود. سرمایه داری دولتی گامی در جهت سوسیالیسم است. با نقل قولهای طولانی از لنین نشان داد که "سوسیالیسم در یک کشور" یعنی سوسیالیسم در کشور عقب مانده ای مانند روسیه غیر ممکن است.
اما این خود زینوویف بود که در کنفرانس ۱۴ آوریل ۲۴ پیشنهاد کننده قطعنامه ساختمان سوسیالیسم بود.
این کتاب اولین حمله علنی تئوریک به تز سوسیالیسم در یک کشور بود.
زینوویف به "سوسیالیسم در یک کشور" حمله می کند. سوسیالیستی دانستن نپ با سوسیالیسم در یک کشور جور است" ص ۷۳
" بحث های زینوویف و کامنف در باره نپ و سرمایه داری دولتی آنها را با این اتهام روبرو ساخت که بدبین و بی ایمان اند. این ادعا که نپ صرفا یک عقب نشینی است، و اینکه روسیه موجود سرمایه داری دولتی است، به معنای رد هر نوع پیشروی است که به سمت سوسیالیسم شده است، یا می تواند بدون کمک خارج بشود." ص ۷۵

" سوسیالیسم در یک کشور" از ابتدا بنظر از لحاظ اقتصادی دوپهلو می رسید. هم به نفع سیاست دهقانی هم به نفع صنعتی شدن اما بهر حال بیانیه ای علیه سرمایه داری دانستن نپ و رد پیشروی به سمت سوسیالیسم بود.

فاکت: پلاتفرم چهار نفر زینوویف، کامنف، کروپسکایا، سولنیکف، سپتامبر ۱۹۲۵

مقادیری از بحث زینوویف( لنینگراد) با کمیته مرکزی( مسکو) بر سرمایه داری دولتی بود. کنگره ۱۱ محل شکست زینوویف و لنینگرادیها

کنگره ۱۴، ۱۸ دسامبر ۱۹۲۵. گزارش استالین در باره کار سیاسی دفتر سیاسی در آخر بحث:
۱) تاکید به اولویت مبارزه با سیاست دهقانی ۲) حمله به مخالفین ساختمان سوسیالیسم در یک کشور بعنوان "خسته" و "انحلال طلب" و ترسو.
زینوویف و کامنف: حمله به سیاست دهقانی و شعار "خود را ثروتمند کنید"

در اثنایی که اپوزیسیون ( زینوویف) تحت کنترل قرار می گرفت، استالین پیروزی خود را با اشاعه تز سوسیالیسم در یک کشور تحکیم می کرد.
تز سوسیالیسم در یک کشور در کنگره ۱۴ در مقایسه با بعدها زیاد مورد بحث قرار نگرفت
در کنگره ۱۴
کامنف: آیا می توانیم سوسیالیسم را در این کشور عقب مانده، علیرغم تاخیر انقلاب جهانی بسازیم:
بله، این از لحاظ تئوریک توسط لنین نشان داده شد. اما به شرطی که مشکلات را بشناسیم و اجازه ندهیم اختلافات ایدئولوژیک به مبارزه سازمانی بکشد. باید حمله را متوجه خطرناک ترین عوامل کرد.

زینوویف در باره محدودنگری ناسیونالیستی صحبت کرد.
قطعنامه کنگره ۱۴ از "مبارزه برای ساختمان سوسیالیسم در اتحاد شوروی" و ضرورت تضمین استقلال اقتصادی روسیه از طریق توسعه "تولید وسائل تولید" صحبت کرد، اما لفظ سوسیالیسم در یک کشور در این قطعنامه نیامد.

استالین تاثیر عمومی این شعار را دریافت. در آخر ژانویه ۱۹۲۶ در مقاله مفصل "مسائل انینیسم" که پاسخی به مباحث کنگره ۱۴ بود، ضمن چاپ مجدد مقالات او در باره سوسیالیسم در یک کشور، پلمیک تندی علیه زینوویف بر سر مسائل قدیمی بود.
۱ - شیوه برخورد به دهقانان
۲ - کاراکتر نپ
۳ – دو دیدگاه در موانع ساختمان سوسیالیسم: الف) عقب ماندگی فنی ( قطعنامه رد شد) ب ) خطر خارجی: مانع تحقق کامل سوسیالیسم دانسته شد.

"امکان پیروزی سوسیالیسم در یک کشور به چه معنی است: به معنی امکان حل تضاد میان پرولتاریا و دهقانان با نیروی داخلی کشور ماست. امکان کسب قدرت توسط پرولتاریا و استفاده از این قدرت برای ساختن یک جامعه کاملا سوسیالیستی در کشورما با حمایت و همبستگی پرولترهای دیگر کشورها، اما بدون پیروزی الزامی انقلاب پرولتری در کشورهای دیگر.
بدون این امکان، ساختن سوسیالیسم به معنی ساختن بدون افق است. بدون ایمان به امکان ساختن آن."

غیر ممکن بودن پیروزی کامل و نهایی سوسیالیسم در یک کشور بدون پیروزی انقلاب در کشورهای دیگر به چه معنی است؟ = نبودن تضمین کامل علیه دخالت خارجی و اعاده شرایط بورژوایی.
با چاپ مسائل لنینیسم، سوسیالیسم در یک کشور بعنوان رکن ارتدوکسی روسیه جا افتاد.
بعد از کنگره ۱۴ بوخارین فعال ترین و پیگیرترین مدافع سوسیالیسم در یک کشور بود.
بوخارین در سخنرانی خود در فوریه ۱۹۲۶ در کنفرانس تشکیلات لنینگراد:
اگر سوسیالیسم در یک کشور ممکن نیست، خود انقلاب برای چه بود؟ پس منشویکها و ترتسکی راست می گفتند که بدون انقلاب جهانی ما با دهقانان سرشاخ می شویم و او ما را سرنگون می کند.
این رایکف بود که در جلسه کمیته اجرائی شوراهای سراسری در آوریل ۱۹۲۶ میهن پرستانه ترین تعبیر را بدست داد: "بدون کمک خارجی مملکت خود را می سازیم"
کنگره ۱۴ فراخوان صنعتی شدن داده بود.
---------------------------
*این متن از روی دست نویس اکسن شده منصور حکمت و توسط ایرج فرزاد بازنویسی و مقابله شده است. متن تایپ شده برای انتشار در سایت بنیاد منصور حکمت و دسترسی عموم، در اختیار آذر ماجدی، مسئول بنیاد قرار گرفته است. تیتر نوشته از روی محتوای یادداشتها، انتخاب شده است.
------------------------------------------------------------------------------------
تاریخ مباحث اتحاد مبارزان نباید بسادگی فراموش شود*
نامه به رفیق تقی در مورد "خلا" بحث از "سرنگونی"
تقی عزیز،
با سلام و احوالپرسی لازم. نامه تو، مقاله تهران ۱۶ و نوارها را شنیدم. جواب بحث هایت را در یک جلسه عمومی در اینجا داده ایم. نوارها ارسال شده است. راستش بنظر من متاسفانه نظراتی که شما مطرح می کنید نه تنها چیز زیادی برای اندیشیدن ندارد، بلکه اساسا تکرار، در قالب قدری متفاوت، ایده ها و استنباط های عقب مانده پوپولیستی است. در برخورد به مواضع حزب، متاسفانه، از موضع تحریف حرکت می کنید( هم خودت در نوارها و هم تهران ۱۶)، و من فکر می کنم این مساله ای ابدا اخلاقی نیست، بلکه هر نوع احیای روندها وگرایشات پوپولیستی نمی تواند جز با تنزل دادن بحث های قبلی ما، با تبدیل آنها به احکامی که رد کردنشان دیگر هیچگونه ظرافتی نمی خواهد، به هدف برسد. راه کارگر، فدائی، وحدت کمونیستی و امروز تو و رفقای تهران ۱۶ همه هنگامی که به نقد ا .م. ک می رسید، یک مترسک، یک انسان مقوائی که ابدا شباهتی به ا . م. ک ندارد را هدف می گیرید. من این را ناگزیر میبینم، زیرا صحت حرکت ا. م. ک در گذشته، امروز دیگر نه به قلمرو جدال بلکه به عرصه تاریخ نگاری مستند تعلق دارد و اینرا دیگر کاریش نمی توان کرد. بهرحال کاش آنجا بودم و با هم از نزدیک یکبار ۴ خط از نوشته های ا. م. ک و بویژه دوجناح را مرور می کردیم. هیاهوی تو در باره مساله سرنگونی را فکر می کنم کسانی که حتی همسایه شان هم ا. م. کافی بوده است، می توانند با سند و مدرک از اسناد ا. م. ک رد کنند. نمی دانم این کمبود حافظه تو عامدانه است، یا صرفا عالمانه!( یعنی برای چفت کردن فاکت ها به تئوری های تازه پیدا شده) اما بهر حال کمبود حافظه است و چاره اش هم رجوع به همان اسناد دوران "خالی" ای است که در پراتیک ما اخیرا کشف کرده ای. تقی جان خیلی صاف و ساده بنظر من تو امروز در جستجوی "رادیکالیسم" دوباره از میخ شدن به "سرنگونی"( یادش بخیر کنگره ا، م. ک!) و فراموش کردن طبقه و رفتن بدنبال "آکسیون مند" ها، پادگانی ها هنگ" سر در آورده ای. به این ترتیب با این نظرات "تعرض" جدید پوپولیستی ای به مواضع حزب را، خواه نا خواه، حمل می کنی. اگر این بطور جدی مساله حزب بشود، آنگاه مفصل تر خواهم نوشت. طبیعی است که من ابدا دوست ندارم رفیقی چون را می شناسد به حرفم فکر کند، دلم می خواهد حرفم را درست بشنود و درست به حرفم فکر کند. اگر پس از شنیدن نوار هر نوع ابهام، ردیه، انتقاد، ملاحظه و یا سوالی در باره موضع من و نظراتی که ابراز کرده ام داشتی حتما برای من بنویس چون واقعا دلم می خواهد بدور از سوءتعبیر حرف همدیگر را بفهمیم. تا اینجای مساله من هاج و واج علل این رجعت به عقب مانده ام.

نوار شوروی ات را گرفته ام که بشنوم و امیدوارم بحث ات را برای بسوی سوسیالیسم ۲ حداقل در ستون آزاد( اگر تا آن موقع نظرت به نظر حزب تبدیل نشده بود) می تواند و باید چاپ شود. تقاضای من اینست که حتما این نوشته شوروی را برای ب. س آماده کن و در انجام این کار لطفا ما را با اصلاحات انشایی زیادی درگیر نکن. حیدر از نکاتی که در باره شوروی مطرح کرده بودی تعریف می کرد، هر چند با توجه به آنچه از او شنیدم بنظر می آید باید دنباله بحث مان را از "مشکپه" بگیریم. من منتظر مقاله تو با برگشت این پیک، و اگر نه با برگشت پیک بعدی هستم.

امیدورام صحیح و سالم باشی و دردکمرت خوب شده باشد. کمبود آب آنجا باید قاعدتا فشار جدی ای روی آدم نظیفی ( کلمه مخفف برای وسواس نجاست) مثل تو بگذارد. امیدوارم به نحوی مساله حل شده باشد. از فعال شدن ک. س در استفاده از رادیو خیلی خوشحالم، هر چند اشکالاتی در مضمون برخی رهنمودهای شما می بینم که هنوز ماتریال کافی برای "کشف یک گرایش" در آن ندارم و دنبال این ماتریال هم نمی گردم! از قول من به رفیق رحمان خیلی سلام برسان، من می بایست خیلی زودتر برایش نامه می نوشتم و عرض ادب می کردم، مرا می بخشد. همینطور به همه رفقایی که بویژه با شما کار می کنند. به رفقا سولماز، ماشاالله، ناصر، کاظم، مصطفی، لیلا، صلاح ایزدی سلام برسان. اگر کاک سیروس رادیو را دیدی از قول من به او هم سلام مفصل برسان. دستتان را می فشارم و از مواضع جدیدت خیلی بدم می آید.

قربانت نادر ۳ / ۸ / ۸۴ به تقویم نسارا
--------------------------------
* این نوشته از روی دست نویس اسکن شده توسط ایرج فرزاد بازنویسی شده است. تیتر نامه نیز از جانب اوست و در اصل دست نویس وجود ندارد.

Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Delicious :: Digg :: Stumbleupon :: Furl :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed


0 نظرات:

ارسال یک نظر

برای ارسال نظر : بعد از نوشتن نظرتان در انتخاب نمایه یک گزینه را انتخاب کنید در صورتی که نمیخواهید مشخصات تان درج شود " ناشناس" را انتخاب نموده و نظر را ارسال کنید در صورت مواجه شدن با پیغام خطا دوباره بر روی دکمه ارسال نظر کلیک کنید.
مطالبی که حاوی کلمات رکيک و توهين آمیز باشد درج نميشوند.

 

Copyright © 2009 www.eshterak.net