لینک جدید اشتراک

www.eshterak.info

۱۳۸۸/۱/۲۹

سعید دهقانی/ درد سرهای صادق زیبا کلام بودن!


یک دانشجوی علوم سیاسی هنگامی که پای سخنان دکتر صادق زیبا کلام در رسانه ها بنشیند با حیرت خواهد دید که این استاد برجسته علوم سیاسی دانشگاه تهران حتی پایه ای ترین احکام علم سیاست را هم نمی داند.اما این دانشجو اگر اندکی با صف بندی نیرو های طبقاتی و سیاسی در ایران اشنا باشد در خواهد یافت که نادیده گرفته شدن پایه های علم سیاست در سخنان زیبا کلام صرفا ناشی از بی سوادی نیست،این قوانین تغییر ناپذیر مزدوری در دستگاه استبداد پاتریمونیال است که سبب می شود موجود حقیری مانند زیبا کلام در دفاع از استبداد و خودکامگی، خاک ولایت فقیه را بر چشم بنیادی ترین حقایق علم سیاست بپاشد.داستان صادق زیبا کلام داستان افلاطون نیست که به سیراکوز رفت،داستان او داستان بارها تکرار شده مزدوری در دستگاه استبداد پاتریمونیال است.
گذشته از انتقاد های خفیف زیبا کلام از حاکمیت که البته ناشی از خصلت انتقادی مکانی است که او دیدگاههای خود را در ان مطرح می کند،ترجیع بند دیدگاههای او در دفاع از نظام جمهوری اسلامی اشاره مکرر به مشارکت مردم در تجمعات سیاسی حکومت یعنی انتخابات و راهپیمایی هاست. از نظر صادق زیبا کلام حضور بخش هایی از مردم در انتخابات و راهپیمایی های حکومت اگر چه نشانه دفاع مطلق انها از عملکردهای مسولان نیست اما نشانه مردمی و دموکراتیک بودن کلیت نظام جمهوری اسلامی است.بر اساس همین دیدگاه "مشارکت سیاسی"است که دکتر زیبا کلام به عنوان مثال استدلال می کند که نظارت استصوابی شورای نگهبان وقفه ای اساسی در خصلت دموکراتیک انتخابات جمهوری اسلامی ایجاد نمی کند چون به هر حال بیش از 50 درصد مردم در این انتخابات شرکت می کنند.(گفتگو با صدای امریکا،چهارشنبه 26 فروردین)
هر چند از فروتنی به دور است اما در اینجا مجبوریم برای اثبات بی پایه بودن دیدگاههای دکتر زیبا کلام در باره مشارکت سیاسی،یکی از پایه ای ترین احکام علم سیاست را به این استاد برجسته علوم سیاسی اموزش دهیم.
از دیدگاه علم سیاست مشارکت سیاسی به هیچ وجه نمی تواند معیاری برای دموکراتیک یا استبدادی بودن یک حکومت باشد.زیرا مشارکت سیاسی هم در نظام های دموکراتیک و هم در نظام های استبدادی وجود دارد.انچه باعث تمایز نظام های دموکراتیک از نظام های استبدادی می شود نه صرف مشارکت سیاسی بلکه نوع مشارکت سیاسی است به همین اعتبار علم سیاست مشارکت سیاسی را به دو نوع تفکیک می کند.
الف)مشارکت خودجوش:در مشارکت خوجوش مردم به واسطه برخورداری نظام سیاسی از تنوع ساختاری و نیز برخورداری نظام های فرعی از استقلال لازم در فرایند های سیاسی شرکت می کنند و به واسطه شرکت در این فرایند ها در دستگاه قدرت صاحب نقش و تاثیر می شوند به این ترتیب که می توانند هدف های نظام سیاسی و راههای نیل به این هدف ها را تعیین کنند.
ب)مشارکت تجهیزی:"مشارکت تجهیزی بر اساس تعلیمات و دستورالعمل های خاص و به صورت سازمان یافته انجام می شود و متاثر از وفاداری ها،احساسات،احترام و یا ترس از نخبگان حاکم است.در این روند مردم به جای برخورداری از نقش و سهیم شدن در فرایند توضیع قدرت عملا به وسیله حاکمان به بیگاری گرفته می شوند"(1)
اکنون سوال اساسی اینجاست.مشارکت بخش هایی از مردم در انتخابات و راهپیمایی های نظام جمهوری اسلامی از کدام نوع مشارکت است؟مشارکت خودجوش که در ان به واسطه وجود تنوع ساختاری در نظام سیاسی،مردم با مشارکت در فرایند های سیاسی عملا صاحب نقش و تاثیر می شوند یا مشارکت تجهیزی که به واسطه احساسات یا ترس از نخبگان حاکم صورت می گیرد و مردم عملا در ان به بیگاری گرفته می شوند؟ پاسخ روشن است.هیچ کدام از هدف های سیاسی نظام جمهوری اسلامی و هیچ کدام از راههای رسیدن به این هدف ها به وسیله مردم و در فرایند مشارکت سیاسی تعیین نمی شود مردم صرفا به وسیله دستگاه استبداد جمهوری اسلامی برای نمایش مشروعیت به بیگاری گرفته می شوند.
اما اینکه دکتر زیبا کلام اصطلاح مشارکت سیاسی را به شکل عام بیان می کند و ان را به مشارکت خودجوش و مشارکت تجهیزی تفکیک نمی کند ابدا ناشی از بی سوادی نیست.پیش از این گفتیم این قانون مزدوری در دستگاه استبداد پاتریمونیال است که سبب می شود او خاک ولایت فقیه را بر چشم بنیادی ترین احکام علم سیاست بپاشد تا مگر سلطان پاتریمونیال-ولایت فقیه- گوشه چشمی به این مزدور حقیر نماید و او را هم به دایره "پیروان"راه دهد.اساسی ترین شکل رابطه قدرت در دستگاه استبداد پاتریمونیال رابطه حامی-پیرو است.پیروان بی چون و چرا از سلطان پاتریمونیال دفاع می کنند و در مقابل سلطان پاتریمونیال نیز به مثابه "حامی"منابع سیاسی و اقتصادی را در بین پیروان تقسیم می کند.این انگیزه ای است که صادق زیبا کلام را به مزدوری ارتجاع می کشاند اما مزدور ارتجاع بودن هم دردسرهای خودش را دارد.عمری با ریا و دروغ زندگی کردن،واقعیت را دیدن،فهمیدن ولی انکار کردن.اینها دردسرهای صادق زیبا کلام بودن است
(1)سیاست های مقایسه ای،دکتر عبدالعلی قوام.

Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Delicious :: Digg :: Stumbleupon :: Furl :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed


0 نظرات:

ارسال یک نظر

برای ارسال نظر : بعد از نوشتن نظرتان در انتخاب نمایه یک گزینه را انتخاب کنید در صورتی که نمیخواهید مشخصات تان درج شود " ناشناس" را انتخاب نموده و نظر را ارسال کنید در صورت مواجه شدن با پیغام خطا دوباره بر روی دکمه ارسال نظر کلیک کنید.
مطالبی که حاوی کلمات رکيک و توهين آمیز باشد درج نميشوند.

 

Copyright © 2009 www.eshterak.net